English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (559 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
tree sort U مرتب کردن درختی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
minimal tree U درختی که گرههای ترمینالی ان مرتب شده تا باعث عملکردبهینه ان درخت شوند
sorts U روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
sort U روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
sorted U روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
filing U 1-مرتب کردن متن ها. 2-متن هایی که باید مرتب شوند
format U روش خاص مرتب کردن متن یا داده . روش مرتب کردن داده روی دیسک
formats U روش خاص مرتب کردن متن یا داده . روش مرتب کردن داده روی دیسک
bubble sort U روش مرتب کردن که در آن مرتب جفت جفت داده ها عوض می شوند تامرتب شوند
sorted U روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
sort U روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
sorts U روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
exchanging U روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
merge sorting algorithm U الگوریتمی که در ان محتویات دو ارایه مرتب برای ایجادارایه مرتب سوم ترکیب می شوند
exchanges U روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchanged U روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchange U روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
sort U برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
sorted U برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
sorts U برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
gathered U و مرتب کردن و وارد کردن آن به روش درست در پایگاه داده
gather U و مرتب کردن و وارد کردن آن به روش درست در پایگاه داده
justification U مرتب کردن خط وط با یک پهنای مشخص و قط ع کردن کلمات بزرگ در انتهای خط
justifications U مرتب کردن خط وط با یک پهنای مشخص و قط ع کردن کلمات بزرگ در انتهای خط
semi processed data U داده خام که پردازش شده است مثل مرتب کردن , ضبط کردن , تشخیص خطا..
regularized U مرتب کردن
regularizing U مرتب کردن
draw up U مرتب کردن
regularizes U مرتب کردن
tidies U مرتب کردن
tidying U مرتب کردن
tidier U مرتب کردن
regularize U مرتب کردن
regularising U مرتب کردن
regularises U مرتب کردن
collocate U مرتب کردن
collocated U مرتب کردن
put straight U مرتب کردن
collocates U مرتب کردن
collocating U مرتب کردن
tidy U مرتب کردن
regularised U مرتب کردن
tidiest U مرتب کردن
tidied U مرتب کردن
collate U مرتب کردن
marshaling U مرتب کردن
marshalled U مرتب کردن
marshals U مرتب کردن
graduating U مرتب کردن
graduates U مرتب کردن
marshaled U مرتب کردن
collated U مرتب کردن
collates U مرتب کردن
collating U مرتب کردن
fix up U مرتب کردن
set in order U مرتب کردن
to cleanvp U مرتب کردن
to put to rights U مرتب کردن
marshal U مرتب کردن
graduate U مرتب کردن
to map out U مرتب کردن
order U مرتب کردن
clean U مرتب کردن
arrange U مرتب کردن
cleaned U مرتب کردن
arranging U مرتب کردن
arranges U مرتب کردن
cleanest U مرتب کردن
arranged U مرتب کردن
straighten up <idiom> U مرتب کردن
concert U مرتب کردن
concerts U مرتب کردن
lineup U مرتب کردن
clear up U مرتب کردن
cleans U مرتب کردن
service U برنامه مفید برای فعایتخای روزمره مثل جستجو فایل , کپی کردن , مرتب کردن , رفع خطا و..
serviced U برنامه مفید برای فعایتخای روزمره مثل جستجو فایل , کپی کردن , مرتب کردن , رفع خطا و..
set U نهادن مرتب کردن
sets U نهادن مرتب کردن
pick up <idiom> U تمیز ،مرتب کردن
oscillating sort U مرتب کردن نوسانی
bubble sort U مرتب کردن حبابی
setting up U نهادن مرتب کردن
distributive sort U مرتب کردن توزیعی
internal sort U مرتب کردن درونی
square U مرتب کردن کلاه
selection sort U مرتب کردن گزینشی
squared U مرتب کردن کلاه
squares U مرتب کردن کلاه
ripple sort U مرتب کردن موجی
reorder U دوباره مرتب کردن
shipshape U مرتب کردن منظم
redd U مرتب کردن رهاساختن
squaring U مرتب کردن کلاه
block sort U مرتب کردن بلاکی
collating sort U مرتب کردن داده
insertion sorting algorithm U الگوریتم مرتب کردن
quicksort U مرتب کردن سریع
data processing U مرتب کردن داده ها
to fix up U مرتب کردن جادادن
collections U و مرتب کردن در پایگاه داده
clear the decks <idiom> U همه جارا مرتب کردن
sequence U به ترتیب مرتب کردن دنباله
multifile sorting U مرتب کردن چند فایلی
sequences U به ترتیب مرتب کردن دنباله
collection U و مرتب کردن در پایگاه داده
multipass sort U مرتب کردن چند گذری
radix sorting algorithm U الگوریتم مرتب کردن مبنایی
multireel sorting U مرتب کردن چند حلقهای
polyphase sort U مرتب کردن چند فازی
sorting network U شبکه مرتب کردن داده ها
juxtaposition U مرتب کردن موضوعات در کنار هم
exchange sorting algorithm U مرتب کردن به روش حبابی
To do up the room. U اتاق را درست کردن ( مرتب کردن )
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
arboreal U درختی
arboreous U درختی
arboraceous U درختی
dendroidal U درختی
abattis U سد درختی
abatis U سد درختی
dendriform U درختی
selectively U مرتب کردن بخشی از داده ها به ترتیب
adjust U مرتب کردن مهره شطرنج ژادوب
adjusting U مرتب کردن مهره شطرنج ژادوب
organizes U مرتب کردن ارایش دادن موضع
organizing U مرتب کردن ارایش دادن موضع
organize U مرتب کردن ارایش دادن موضع
organising U مرتب کردن ارایش دادن موضع
organises U مرتب کردن ارایش دادن موضع
selective U مرتب کردن بخشی از داده ها به ترتیب
adjusts U مرتب کردن مهره شطرنج ژادوب
make room for someone or something <idiom> U برای چیزی اوضاع را مرتب کردن
scheduling U مرتب کردن ترتیب پردازش کارها
alphameric U مرتب کردن حروف و اعدادبترتیب تقدم
quicksort U روش مرتب کردن سریع فایل
to chop dowm a tree U درختی را انداختن
semiarboreal U نیمه درختی
sorrel tree U ترشک درختی
mock orange U یاس درختی
syringa U یاس درختی
monthly rose U خطمی درختی
sourwood U ترشک درختی
saddletree U لاله درختی
to shin up a tree U از درختی بالارفتن
to prune a tree U درختی را آراستن
to lop a tree U درختی را آراستن
basswood U لاله درختی
syrian mallow U خطمی درختی
Yggdrasil U درختی اسطوره ای
tree traversal U تقاطع درختی
wood sorrel U ترشک درختی
arborization U ارایش درختی
tree network U شبکه درختی
hollyhock U ختمی درختی
hyla U قورباغه درختی
tree structure U ساخت درختی
treehopper U زنجره درختی
job U مرتب کردن کارهایی که باید پردازش شوند
jobs U مرتب کردن کارهایی که باید پردازش شوند
drum sorting U مرتب کردن با حافظه کمکی استوانهای مغناطیسی
alphasort U مرتب کردن داده به ترتیب حروف الفبا
filing system U روش مرتب کردن متن ها برای مراجعه
orangutan U میمون درختی برنئوسوماترا
abat U راه بند درختی
understory vegetation U گیاهان زیر درختی
to truncate a tree U شاخههای درختی را زدن
huffman tree U درختی با کمترین مقادیر
mayapple U درختی از نوع زرشک
to lop off a branch [from a tree] U شاخه ای را [از درختی] بریدن
strawberry tree U توت فرنگی درختی
to lop a tree U سرشاخه درختی را زدن
orangoutang U میمون درختی برنئوسوماترا
to prune a tree U سرشاخه درختی را زدن
clock U باسهای مرتب برای زمان بیندی یا همگام کردن
passes U یک اجرا از لیست موضوعات برا ی مرتب کردن آنها
passed U یک اجرا از لیست موضوعات برا ی مرتب کردن آنها
chronologize U بترتیب زمان قراردادن موافق تاریخ مرتب کردن
clocks U باسهای مرتب برای زمان بیندی یا همگام کردن
justifying U دستور جلوگیری از مرتب کردن متن در کلمه پرداز
pass U یک اجرا از لیست موضوعات برا ی مرتب کردن آنها
formats U تعویض روشن مرتب کردن داده یا متن در یک محل
format U تعویض روشن مرتب کردن داده یا متن در یک محل
justifies U دستور جلوگیری از مرتب کردن متن در کلمه پرداز
permutation U تعداد روشهای مختلف برای مرتب کردن چیزی
permutations U تعداد روشهای مختلف برای مرتب کردن چیزی
organisations U روش مرتب کردن چیزی تا به خوبی کار کند
organization U روش مرتب کردن چیزی تا به خوبی کار کند
digital sorting U روش مرتب کردن شبیه ماشینهای جدول بندی
organizations U روش مرتب کردن چیزی تا به خوبی کار کند
justify U دستور جلوگیری از مرتب کردن متن در کلمه پرداز
straightens U درست کردن مرتب کردن
serializing U مرتب کردن سریال کردن
range U مرتب کردن میزان کردن
serializes U مرتب کردن سریال کردن
straightened U درست کردن مرتب کردن
ranges U مرتب کردن میزان کردن
serialize U مرتب کردن سریال کردن
ranged U مرتب کردن میزان کردن
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com